این نوع کدینگ در کنار روشهای 4b/5b و 5b/6b به روشهای کدهای بلوکی معروف هستند که بسیار که برای ارسالهای با سرعتهای بالا مورد استفاده قرار میگیرند و در واقع نگاشت بی قانون از دیتاها به دیتای متناظر برای هدفی خاص هستند.به عبارتی یک کد 8 بیتی به یک کد 10 بیتی در روش 8b/10b با هدف مساوی قرار دادن تعداد یکها وصفرها نگاشت میشود کدهای جدید میتواند برای میل به این هدف کاملا قراردادی باشد. در سال 1983 شرکت IBM یک مقاله [1] با نام A DC-Balanced, Partitioned-Block, 8b/10b Transmission Code توسط A. X. Widmer and P. A. Franaszek ارائه شد که در ابتدا برای انتقال دیتا با سرعت بالا در فیبرهای نوری مورد استفاده بود و به صورت یک اختراع به ثبت رسید.این روش کدینگ به دلیل سرعت بالا برای استفاده در ارتباط هایی که سرعت بالایی لازم دارند بسیار مفید است و در واقع برای استفاده در FPGA ها به دلیل سرعت بالای کلاک بسیار مناسب است.این روش کدینگ بر اساس ایجاد اختلاف محدود و بالانس DC است به این معنی که در هر آرایه از 20 بیت اختلاف بین تعداد یک ها و صفرها از 2 بیشتر نیست و همچنین در هر 6 بیت بیشتر از 5 صفر یا یک وجود ندارد.این دو خاصیت مزیت مهم این اختراع را مشخص میسازد چرا که اولین کاری که این روش کدینگ میکند پخش کردن یکها و صفرها در کل آرایه است تا میانگین زمان لازم برای یک ماندن و صفر ماندن بیشتر شود و با این کار زمان لازم برای شارژ و دشارژ خازنهای خط انتقال را بیشتر میکند و در نتیجه سرعت انتقال را افزایش خواهد داد و به عبارتی پهنای باند لازم برای انتقال را کاهش میدهد.این روش کدینگ در ابتدا در زمینه ی ذخیره سازی سیگنال صدا ی دیجیتال در نوارهای مغناطیسی کاربرد گسترده ای پیدا کرد.